(((خبر خبر دخمرم اومده )))
دوستاي گلم سلام باور كنيد نميدونم از كجا شروع كنم سه روز پيش بود كه از خواب بيدار شدم ديدم يه مقدار خيلي كم حالت خون ريزي دارم اما چون شنيده بودم اواخر بارداري طبيعيه زياد جدي نگرفتم رفتم خونه ي مامي غروب ديدم شديد شده كه ديگه نگران شدم زنگ زدم به دكترم اونم گفت 90درصد وقتشه بعدشم حاضر شدم رفتم مطب دكترم كه معاينه شم اونم چه معاينه اي با درد شديد.دكتر گفت دهانه ي رحمم 3سانت باز شده با دست نيني رو تحريك كرد كه درد زايمانمو شروع كنه كه بعد فهميدم كارش خيلي تأثير داشت.زود نامه بستري شدن منو داد.من و مامي راهيه بيمارستان شديم توي راه به بابا اسي خبر دادم.ساعت 8شب بستري شدم و تا 10صبح درد كشيدم كه حالا داستان زايمان رو بعدا واسه دخمري ميذارم.تو دنيا اومدي و شدي دنياي ما الانم 2 روزه كه مرخص شديم و اومديم خونه ي مامان زهرا هر ثانيه هم خدا رو شكر كنم كمه فرشته ي نازم زميني شدنت و همين طور روز دختر مباركت باشه منو بابا عاشقتيم خدايا شكرتتتتتت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی