اليسای نازماليسای نازم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره
مامان فیروزهمامان فیروزه، تا این لحظه: 31 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
بابا اسیبابا اسی، تا این لحظه: 34 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

الیســا پری کوچولوی مامانی

عکسای یک روزگی دخمری در بیمارستان

سلام یکی یدونه ی مامانی  چندتا عکس از توی بیمارستان روزی که دنیا اومدی ازت انداختم که برات میذارم عاشقتم کوشمولوی من                                                                                                                                                       &n...
11 دی 1392

دخمرم فردا 1ماهه ميشه

سلام به آبنباتم.جيگرطلاي من فردا يه ماهه ميشي انگاري همين ديروز بود كه توي شكمم بودي هي لگد ميزدي منم قربون صدقت ميرفتم جيگر مامان خيلي خوش حالم كه تورو دارم راستي خوشگله سايزه پوشكت عوض شده از 2تا 4كيلو به 3تا 6كيلو ماركشم عوض كرده بودم كه حسابي پشيمون شدم اولmay baby بودكه با اصرار فروشنده comfy baby رو برداشتم كه اصلا راضي نبودم جذبش كم بود لباساتو جيشي ميكردي فقط تنها مزيتش عطري بودنش بود آخه پي پيت بو ميده جوجو بهت بر نخوره يه وقت .دوباره برگشتم سراغ ماي بيبي كه خيلي راضيم يه بارم لباست باهاش جيش نشده وقتي هم ميپوشم پات تو ميخوني(ماي بيبي ماي بيبي دوستت داريم/ماي بيبي ما با تو چقد خوشحاليم/ساده ولطيفي مثل گل ها/باتو چه كيفي ميكنيم ما نين...
12 مهر 1392

امان از دست دل درد

سلام قند عسلم دختر قشنگم با اين كه من توي غذا خودن خيلي مراعات ميكنم نميدونم چرا شما بازم دلت درد ميگيره عزيزم من اصلا طاقت گريه هاي شما رو ندارم ديشب فقط توي بغلم بودي و داشتم دورت ميدادم دلم آتيش ميگيره وقتي توي اون حال ميبينمت عسلم همش از خدا ميخوام كه سلامت باشي.عزيزم ديروز بردمت درمانگاه براي دومين چك آپت كلي خوشحال شدم آخه وزنت شده بود 3900و قدتم 52 از قدو وزنت خيلي خيلي راضي بودن و گفتن عالي رشد كردي خدا رو شكر هزار ماشاءالله.معلومه به بابا اسي رفتي عسلم فداي هر دوتون ميشم.خوشگل خانم امروز 19روزه شدي دوست دارم بوس
31 شهريور 1392

ما حالا يه خانواده ي كامليم پري جونم

دختركم دلبركم سلام الان كه مينويسم شما ناز خوابيدي عزيز دلم امروز شما 15 روزت شده نيم ماهگيت مبارك عسلم دخمري ما 4روزه از خونه ي مامان زهرا برگشتيم خونه و به لطف تو شديم يه خانواده اليسا جونم ديشب با خاله الهه و مريم جونشون رفتيم رستورانه گل گندم آخه پوست سرمون رو كنده بودن كه بايد بخاطر دنيا اومدن شما مهمونشون كنيم كلي خوش گذشت شما هم خانم بودي اصلا مامي رو اذيت نكردي.بعدشم رفتم پيش عمو حسين بستني خورديم ار بس دوست داره از شما پول بستني نميگيره يعني از من كه ميره توي شيرم و شما نوش جان ميكني دلبركم 25مهر بابا واسه شما تالار رزرو كرده تا يه جشن حسابي به مناسبت دنيا اومدن فرشته بگيريم.منم قراره برم طلا فروشي تا پلاك اسمت رو سفارش بدم البته با ...
28 شهريور 1392

(((خبر خبر دخمرم اومده )))

دوستاي گلم سلام باور كنيد نميدونم از كجا شروع كنم سه روز پيش بود كه از خواب بيدار شدم ديدم يه مقدار خيلي كم حالت خون ريزي دارم اما چون شنيده بودم اواخر بارداري طبيعيه زياد جدي نگرفتم رفتم خونه ي مامي غروب ديدم شديد شده كه ديگه نگران شدم زنگ زدم به دكترم اونم گفت 90درصد وقتشه بعدشم حاضر شدم رفتم مطب دكترم كه معاينه شم اونم چه معاينه اي با درد شديد.دكتر گفت دهانه ي رحمم 3سانت باز شده با دست نيني رو تحريك كرد كه درد زايمانمو شروع كنه كه بعد فهميدم كارش خيلي تأثير داشت.زود نامه بستري شدن منو داد.من و مامي راهيه بيمارستان شديم توي راه به بابا اسي خبر دادم.ساعت 8شب بستري شدم و تا 10صبح درد كشيدم كه حالا داستان زايمان رو بعدا واسه دخمري ميذارم.تو دن...
22 شهريور 1392

¤دخمرم اليسا 4 روزشه¤

دخمرم گلم سلام الان كه دارم مينويسم شما 4روزه كه به دنيا اومدي نميدوني چقدر شيريني با سختي 15ساعته به دنيا اومدي منم ميخوام بي خيال سختي كشيدنا بشم و از هر ثانيه ي در كنار تو بودن نهايت استفاده رو ببرم دخترم امروز دومين باري بود كه رفتي حموم منم ازت عكس انداختم اما متأسفانه بخاطر مشكل هميشگي نميتونم واست عكس بذارم نميدونم چرا من اصلا اون گزينه ي درخت رو ندارم خيلي كلافه ام.دخمري خاله هاي من هر روز واسه ديدن شما ميان ميگن دلشون زودي تنگ ميشه از بس كه مثه ماميت نمك داري پريه ناز .عزيزم فردا بايد بريم درمانگاه و آزمايشگاه واسه آزمايش تيروئيد واي كه دلم از همين الان واست غشه.عزيزم خيلي دوست دارم الان داري سكسكه ميكني خيلي هم ماشاءالله سرحالي هميش...
22 شهريور 1392

خلاصي از بند ناف مبارك

سلام عشق ماماني نميدونم چطوري ازت تشكر كنم كه با اومدنت زندگي منو بابا اسي رو دگرگون كردي عزيزم ببخش منو كه كم واست پست ميزارم آخه تو يه نيني كوچولوي 8 روزه اي و خيلي وقتمو پر ميكني قربونت برم عشق ماماني.عزيزم ديروز 7روزگيت بود و واقعا اين عدد برات خوش يومن بود آخه ديروز هم بند نافت افتاد و هم بابايي شناسنامتو گرفت ديگه از اين به بعد رسما شدي اليسا آلاشتي.مباركت باشه عشقم.راستي امشب تولد سبحان پسرخاله جونته بابا رمضون كباب خوري راه انداخته واسه سبحان همه خونه بابايي جمعيم شما هم مثل يه پري آروم خوابيدي هميشه همين طور خوب باش پريه ناز
22 شهريور 1392
1