اي وروجك
دخمره گل ماماني يكي يدونه ي من امروز آخرين روزه هفته ي 38 شماست اگه خدا بخواد فردا ميري توي هفته ي 39.خيلي خوشحالم احساس ميكنم براي زايمان آماده ام البته اميدوارم اينطور باشه آخه دلم ميخواد زايمانم طبيعي باشه كه تولد زيباترين پري دنيا رو ببينم دختركم برام دعا كن چون ميدونم با همه ي لذتاش روز تولدت هم كلي استرس دارم هم ميدونم يه كوچولو موچولو ميترسم اما تو غمت نباشه آخه به ديدنت،بو كردنت،بوسيدنت كه فكر ميكنم ترسم ميريزه مامي ساك بيمارستانشو بسته منتظره عزيمته پس زود باش ديگه زود بپر توي بغل مامان وبابا.اين روزا فقط فكر ميكنم كه تو شبيه كي هستي!!من؟بابايي؟كي آخه بابا من مردم از فضولي شبيه هر كي دوست داري باش فقط از خدا ميخوام سالم باشي گل من.راستي از سبحان برات نگفتم پسرخالته خيلي جيگره پسره خاله الهه اگه بدوني چه شيرين زبونه حسودي نكنيا ماماني خيلي دوسش داره تو رو هم ميپرسته بابايي الان سر كاره دلم براش يه ذره شده انشاالله هميشه سلامت باشه ديشب با موتور رفتيم بيرون تو هي پشت كمر بابايي شكم منو تكون ميدادي بابايي هم قربون صدقت ميرفت منو بابايي رو زياد منتظر نذاريا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی