متفرقه از این روزات...
اینجا میخواستم قانع شی پیشبندتو ببندی از عروسکت کمک گرفتم کلا اگه نذاری تا کاری رو برات انجام بدم پای عروسکت بیاد وسط مشکلات حله مخصوصا توی آموزش دست شویی رفتن خیلی بهم کمک میکنه همش با عروسکت میای دستشویی که مثلا اونم جیش کنه
حالا که پیشبندتونو بستم داری بهش آش میدی
بازم پارک فدک با دوستای جون جونیت النا و محیا
برای اولین بار موهای خرگوشیتو بافتم گودوی منی تو فدای قدو بالات
اینم النا جونی،فدای خنده ی از ته دلت خاله.عاشق عکسشم
یه شب که با عمو سجاد و خاله فاطمه رفتیم عباس آباد به من از همه بیشتر خوش گذشت چون دیگه به شما شیر نمیدم و دوباره قلیون کشیدن مجاز شده
پیاده روی نصفه شب،مهم نیست کیفت با لباسات ست باشه هر جا میریم اول کیفتو میندازی دور گردنت
دوست دارم پری کوچولوی مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی