یکی یدونه ی مامانش
یه شب پارک فدک
فدای دخمل خوش تیپ
عاشقتم عزیزم دیگه با دمپایی توی خونه میگردی مامانی فدات
عاشق موهاتم عزیز مامانی
بازی توی حیاط پدرجون
دخمل گل اندام من
بعدشم رفتی پیش مادر جون تا بهت یه چیزی بده بخوری .قیافشوووو
جدیدا مداد شمعی هاتو جمع کردم اولین دفتر و مداد شمعی تو زمانی که واکسن ۱۸ماهگیتو زده بودی بابایی برات خرید اما چون دیدم وقتی داری استفاده میکنی به مبل و فرش مالیده میشه فعلا از دمه دستت برداشتمشون .وقتی کنارت میشینم میدم تا استفاده کنی که منم هوای کثیفکاری رو داشته باشم
پیکاسو بانو خون مادره نقاش توی رگاته
دوست دارم نفسم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی