یه روز خوب...
یه روز خوب... عزیزم دوشنبه با سبحان جون رفتیم پارک کلی آتیش سوزوندین
همچان مشغول خودنی
مادر دختری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
نظرات (8)
عمه فروغ
16 اردیبهشت 94 14:20
16 اردیبهشت 94 14:20
خوشحالم که روزهای بهاری داره بهت خوش میگذره الیسا جونم ان شاا.. همیشه خوش باشی .بووووووووووس
مريم
16 اردیبهشت 94 14:58
مامان فیروزه
پاسخ
16 اردیبهشت 94 14:58
سلام دوستم ببخشيد خيلي وقته نيومدم ببخشيد بخاطر درسو دانشگاه خوبين چه خبر از اليسا خانومي بخدا عاشقشم عين پرنسسا ميمونه شبيه اروپايي ها شده تو عكسي كه عينك زده فندق خانوم خودت چطوري فيروزه جون خوبي دلم براتون تنگ شده بود
مامان فیروزه
پاسخ
سلام به روی ماهت خدا ببخشه عزیزم .درکت میکنم قربونت برم دلمون تنگدشده بود برات .فدای این همه لطفت دوست جونم.منم خوبم امیدوارم شمام خوب باشید عزیزم
سوگند عشق مامان وبابا
17 اردیبهشت 94 9:34
17 اردیبهشت 94 9:34
سلام عشقم چه خبر خوش میگذره دیگه
من چی ؟؟
راستی اگر زحمتی نیست داری میری تنهایی به منم زنگ بزن عزیزم
اینم واسه دختر خالم و الیسا جون
اینم واسه دختر خالم و الیسا جون
مامان مریم
17 اردیبهشت 94 11:18
17 اردیبهشت 94 11:18
سلام عزیزم دخملیت هرچی میگذره نازترمیشه راستی ما قبل بهشهریم مشتاق دیدار
مریم مامان آیدا
19 اردیبهشت 94 11:31
19 اردیبهشت 94 11:31
جونههه دلم با اون تیپ نازش
همه عکساش قشنگه به خصوص عکس اولش که عینه عروسکه و عکس آخرش که با مامانه خوشگلش گرفته
مريم
19 اردیبهشت 94 11:32
مامان فیروزه
پاسخ
19 اردیبهشت 94 11:32
راستی فیروزه جون الیسا خوب غذا میخوره ؟؟؟آیدا که من بیچاره کرده همش باهاش مشکل دارم از غذا فراریه
مامان فیروزه
پاسخ
راستش نمیشه گفت عالی غذا میخوره.اما بعضی از غذا ها رو حسابی میخوره.در کل راضی نیستم از خوردنش.
مطلب بعدی
این روزات........
مطلب قبلی
یکی از لذّت های دختر داشتن
