اندر احوالات پری کوچولو
عروسک من چند شب پیش تولد کیمیا دختر همسایمون بود ما هم رفتیم در واقع مامان زهرا براش تولد گرفته بود تا سوپرایز شه آخه مامان جون اونو مثل ما دوست داره.
اینم دخمری قبل رفتن
عاشق این کلاه شدی بابای کیمیا گذاشت روی سرت صداتم در نیومد
انگشت نگاری کیک دختره بیچاره خخخخخخ
و در آخر یه صحنه ی پاییزی از جلوی در حیاط
بوس بای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی