از جمعه تا سه شنبه به روایت تصویر...
دخمری روز جمعه جنگل عباس آباد با مدل موی جدید...
ببین چه ناززززز شدی خودم برات کوتاه کردم مثل همیشه...
بابا اسی هم برامون کباب کوبیده درست کرد شما هم ماشاالله کم نمیاری تو خوردن
شنبه شب توی اغذیه منتظر ساندویچ
یکشنبه بازم منتظریم ساندویچ حاضر شه بریم عباس آباد آخه چون خنکه هر شب میریم
و اما دوشنبه با دوست گلت النا طلا و خاله مطهره شون بازم جنگل عباس آباد...
خیلی خوش گذشت ولی چون ما به هم میرسیم کلی حرف داریم کمتر عکاسی کردیم
تنها عکس دو نفرتون که اونم تاره
و اما جالب ان جا بود که النا طلا به من علاقه مند شده بود دوست داشت همش بغل من باشه منم دیدم راستی راستی شدم مادر دو تا دخمرررررر خخخخخخ
اینم سه شنبه شب بازم عباس آباد سالاد ماکارونی درست کردم شام رفتیم اونجا چاقو فراموش کردیم ببریم شما هم گیر دادی به خربزه شدیدا لج کردی براش خاله الهه هم دیدحریفت نمیشه برات با پشت قاشق برش کرد خخخخخ
بوووووس بای تا بعد........